تازه های آزمایشگاه

    علل ژنتیکی ناباروری در مردان

    تاریخ انتشار : ١٣٩٩/٠٦/٢٢

    دسته بندی :

    علل ژنتیکی ناباروری در مردان

    علل ژنتیکی ناباروری در مردان

    بیش از ۱۵-۱۰% از زوج‌های ایرانی از ناباروری رنج می‌برند و در حدود نیمی از موارد دلیل ناباروری وجود نقائص کمّی و کیفی در مراحل مختلف تولید و انتقال اسپرم است.

    ناباروری در مردان علل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان ابتلا به بیماری‌های عفونی مانند اوریون، اختلالات ساختاری مادرزادی یا اکتسابی در سیستم تناسلی نظیر واریکوسل، بیماری‌های خودایمنی، اختلالات ژنتیکی، اختلالات هورمونی، عوامل محیطی نظیر تماس مکرر با گرما یا فلزات سنگین و عواملی نظیر ناتوانی جنسی و زودانزالی را نام برد.

    در این میان اختلالات ژنتیکی شامل جهش‌ها و یا نقائص کروموزومی، عامل بیش از ۳۰% از موارد عقیمی در مردان می‌باشند. 

    این اختلالات می‌توانند سبب فقدان اسپرم، کاهش تعداد اسپرم، اختلال در حرکت اسپرم و مورفولوژی غیر طبیعی اسپرم شوند.

    برای مثال جابه‌جایی‌های کروموزومی و آنوپلوئیدی‌ها (اختلالات تعدادی کروموزومی) می‌توانند سبب ناباروری یا سقط مکرر شوند.

    علل ژنتیکی متعددی می‌توانند در مردان سبب ناباروری شوند که در زیر به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

    اختلالات کروموزومی:

    ۱- سندرم کلاین فلتر (۴۷XXY): این سندرم شایع‌ترین اختلال کروموزومی در مردان نابارور می‌باشد. 

    از علائم این بیماری بیضه‌های کوچک و سفت، آزوسپرمی، ژنیکوماستی و علائم مربوط به کاهش آندروژن است. 

    این بیماران غالباً بلندقد هستند و در برخی از آنها درجات متغیری از عقب‌ماندگی ذهنی دیده می‌شود. 

    البته این اختلال در افراد موزائیک با درجاتی از الیگوسپرمی بروز می‌کند.

    ۲- اختلالات ساختاری کروموزوم‌ها: شیوع این گروه از اختلالات در مردان نابارور ۵ تا ۱۰ برابر سایر افراد است که دلیل آن بهم خوردن ساختار طبیعی تترادهای کروموزومی در زمان گامتوژنز در تقسیم میوز است.

     البته در برخی از این افراد اسپرم تولید می‌شود؛ ولی قسمت عمدۀ اسپرم‌های آنها حاوی اختلالات نامتوازن کروموزومی بوده و در صورت وقوع بارداری خطر بالایی برای سقط جنین یا تولد نوزاد مبتلا به ناهنجاری مادرزادی وجود دارد.

    ۳- موزائیسم ۴۵X/۴۶XY: این افراد دچار دیسژنزی گنادی، کاهش سطح اسپرماتوژنز و کاهش اسپرم‌های نرمال می‌باشند.

    ریزحذف‌های بازوی بلند کروموزوم Y:

    کروموزوم Y یک کروموزوم ساب‌متاسنتریک است و بر روی بازوی بلند آن سه ناحیۀ اصلی موسوم به AZF (فاکتور آزوسپرمیک) شامل AZFb، AZFa و AZFc شناسایی شده‌اند که در رشد جنسی و اسپرماتوژنز نقش دارند و هرگونه حذف در این نواحی با ناباروری در شخص ارتباط دارد. 

    فراوانی ریزحذف AZF در مردان اولیگواسپرم ۷% است و این میزان با انتخاب افراد آزوسپرم به ۱۰% می‌رسد. 

    همچنین در بسیاری از موارد ناباروری ایدیوپاتیک، ریزحذف در Yq (بازوی بلند کروموزوم Y) مشاهده می‌شود.

    محل و اندازۀ ریزحذف ارتباط مستقیم با نوع و شدت اختلال دارد.

    اهمیت اصلی بررسی مولکولی وجود ریزحذف در AZF در این است که بسیاری از این افراد می‌توانند با استفاده از تکنیک‌های کمک‌باروری صاحب فرزند شوند؛ اما فرزندان پسر مردانی که دارای حذف در AZF هستند، این اختلال را به ارث خواهند برد.

    در برخی از موارد این حذف در فرزند، بزرگ‌تر و همراه با ابهام جنسی می‌باشد. البته اکثر موارد ریزحذف در کروموزوم Y به صورت بروز موارد جدید است.
    برای بررسی مولکولی ریزحذف‌های Yq از روش Multiplex-PCR بر روی این کروموزوم استفاده می‌شود.

    سایر علل:

    اختلالات تک‌ژنی متعددی می‌توانند با ناباروری همراه باشند که به تعدادی از آنها اشاره می‌شود:

    ۱- فقدان مادرزادی مجاری دفران: در این افراد مجاری دفران تشکیل نشده‌اند؛ لذا با این که در بیضه‌های آنها اسپرم وجود دارد، ولی این اسپرم‌ها نمی‌توانند همراه مایع منی خارج شوند. 

    تقریباً یک‌چهارم افراد مبتلا به فقدان مادرزادی مجاری دفران (CBAVD)، به درجاتی از بیماری سیستیک فیبروز (CF) مبتلا هستند؛ لذا بررسی وجود جهش در ژن CFTR در تمامی بیماران مبتلا به CBAVD توصیه می‌شود. 

    همچنین پیش از استفاده از روش‌های کمک‌باروری در این بیماران، همسر نیز باید از نظر وجود جهش در ژن CFTR مورد بررسی قرار گیرد.

    ۲- سندرم کارتاژنر: این سندرم ژنتیکی شامل ناباروری ناشی از عدم تحرک اسپرم و اختلالات تنفسی ناشی از فقدان پروتئینی به نام Dynein می‌باشد. 

    این پروتئین از اجزاء ساختمانی دم اسپرم و مژه‌های مخاط دستگاه تنفسی است.

    ۳- دیستروفی عضلانی میوتونیک: این سندرم با تحلیل رفتن عضلات، میوتونی، کاتاراکت، دیابت و آتروفی بیضه‌ها در دهۀ سوم تا چهارم عمر مشخص می‌شود. 

    کمبود آندروژن و ژنیکوماستی تنها در تعداد کمی از بیماران دیده می‌شود